سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
طلبه تخریبچی
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
چهارشنبه 88/10/30 :: 10:47 عصر

راستش ترسیدم از عاقبت امورمون ...

راستش دلم خیلی شور میزنه برای ادامه راه ...

راستش خیلی دلواپسم برای این راه نرفته و دست اندازهای اعتقادی و اجتماعی...

راستی عاقبت ما چه خواهد شد ؟!...

راستش از یه طرف یه آدمهایی رو میبینم مثل حضرت آیت الله خزعلی که عین شیر غزنده و مثل کوه استوارند...

راهشون رو خوب میشناسند و با وجود اینکه کهولت سن دارند و بعضی فراموشی ها و اتفاقات طبیعیه تو سن و سالشون اما اصلا بادهای سرخ و زرد و سیاه از جا تکونشون نمیده...

برام سئوال میشه :

چه اتفاقی می افته که به این محکمی پای ارزشها می ایستند حتی اگه لازم بشه از بچه ها شون که میوه دلشون هستند بگذرند ؟!!!

از یه طرف هم  میبینم امثال مهاجرانی ها و منتظری ها بارشون نصفه راه زمین مونده و دارن بار رو لگدکوب میکنند تا به منزل نرسه ...

چه اتفاقی افتاده ؟!!!

راستش یه روزگاری وقتی میخواست همین آقای مهاجرانی وزیر بشه به غلط یا درست می گفتند این همون کسیه که وقتی سلمان رشدی آیات شیطانی رو نوشته چندین روز رو بدون استراحت وقت گذاشته تا جواب آیات شیطانی رو بنویسه و وقتی نسخه پاسخ به آیات شیطانی رو تو جماران تحویل داده غش کرده و بردنش برای وداوا ....

از طرفی وقتی زندگی منتظری و امثال منتظری رو میبینم واقعا بدنم میلرزه از اینکه اینها با این همه شکنجه و درد و رنج و زحمت راه رو گم کردند ... ماها چی ؟!!!!

راستی ماها چی ؟!!!

راستی چرا امثال اکبر گنجی و مهاجرانی و کدیور و میر حسین و ... کارشون به اینجا رسیده ؟!!!

واقعا چرا ؟!!!!

خواهش می کنم یکی به من جواب بده ....

نه هر جوابی ....

یه جوابی که بتونم قانع بشم ....

                                                                            خدایا به تو پناه می بریم .




موضوع مطلب : منتظریماراستشترسترسیدمکدیورمهاجرانیعاقبت...

 

آقای هاشمی شما فوق قانون نیستید... 

 
 حضرت آیت الله خزعلی در بین عزاداران دانشگاه فردوسی در محرم امسال فرمودند در زمانی که سید محمد خاتمی به وزارت ارشاد منصوب شد برای عرض تبریک به خدمت حضرت آیت الله العظمی خاتمی (پدر محمد خاتمی) رفتیم که با ناراحتی ایشان مواجه شدیم و ایشان گفت" خطرناک است  پسر من غرب زده است "

ایشان فرمودند متا سفانه در دوره ای  افرادی غرب زده رئیس جمهور شدند باعث  شدند کشور پست رفت کند.همچنین ایشان بیان کرد در جلسه ای 3 نفره که من و آیت الله جنتی در خدمت مقام معظم رهبری بودیم آیت الله جنتی بیان کرد ما در شورای نگهبان به  خاتمی رای دادیم و پشیمان هستیم.

من تعجب می کنم که آ قای هاشمی آمده در مشهد گفته موضوع رهبری برخواسته از مردم است . هاشمی که لقب آیت الله ای را هم همین طوری گرفته ! جواب روایت ولیعصر را چه می دهد که حضرت فرمود من او  را حجت قرار می دهم . همچنین ایشان فر مودند" که  اولا رهبر  زمینی نیست بلکه آسمانی است و ثانیا (مردم) ایشان(رهبری) را نمی خواهند !!! هر جا سخن می گوید زن و مرد می ریزند بیرون  روز جمعه ببینید راهپیمایی چه کردند ما راهپیمایی به ای قوت و قدرت نداشتیم "

ایشان بیان کردند وزیر اطلاعات به مدرسه فضیه آمد و گفت آقای هاشمی منحرف است و با منحرفین هم دست است و ایشان با ما نیست . این عضو مجلس خبرگان اظهار داشتند در آخرین جلسه مجلس خبرگان به آقای هاشمی گفتم " آقای هاشمی طبق قا نون عمل کنید  علی (ع) زیر قانون بود شما بالای قانونید !! هم خودتون و هم فرزندانتان. هر چه قانون می گوید عمل کنید. قانون هر چه در باره ثروت می گوید عمل کنید . شما فوق قانون نیستید ...... شما دستور بده بگو هر چه قانون میگوید بعد ببین با فرزندان شما چه می کنند "

همچنین ایشان در رابطه با آیت اله منتظری گفت :آقای منتظری اولش خیلی خوب بود،اما آخر کار را خراب کرد.یک فقیه ایشان را تشییع نکرد.اما محض اینکه حسابی باز نشود،گفتند در حرم دفن کنید و تشییع هم کردند،این هم مطلب داشت می خواستند امام زاده درست کنند ایشان را در خانه دفن کنند ایشان را بشود امام زاده واین را بیدار بودند مبادا این کار بشود پرونده اش موجود است یک نفر رفت به قم گفتم بهش بگویید نمازت را باید چهار رکعتی بخوانید،مسلمانی سفر معصیت نمازش وصل نیست سفر شما معصیت است برای تجلیل منتظری نرفتید برای سبز پوشان رفتید... اگر دو رکعتی خواندید باید قضا کنید شرط است در سفر ،سفر معصیت نباشد"




موضوع مطلب : منتظریهاشمیقانونفوق قانونغرب زدهخاتمی

بسم المعشوق

دوستان سلام

 

قبل از هر چیزدرگذشت فقیه بزرگوار آیت الله آقای حاج شیخ حسینعلی منتظری رحمت الله علیه را خدمت همه مقلدان ایشان تسلیت عرض مینمایم .

اما ماجرا از این قرار است که :

امروز صبح وقتی داشتم می رفتم سر کار یکی از دوستان را دیدم که خیلی ناراحت و گریان بود.

 پرسیدم چی شده برادر ؟!

گفت امروز فهمیدم که شیخ حسینعلی منتظری دیشب دار فانی را وداع گفته و به دیار باقی شتافته ...مرگش برام مشکوکه ...

بهش تسلیت گفتم و ادامه دادم ان شا الله خدا اشتباهات همه ما رو ببخشه و به ما بصیرت عنایت کنه ...احتمالا حضرت قابض الارواح تقلب کرده باید صندوقهاشو باز شماری کنیم تا بفهمیم ماجرا چیه ...

جالبه این برداشتهای ما ...

خوب البته استدلالم بی ربطه احتمالا اما خوب این گریه و بی قراری  از باب عاطفه تعریف داره ، اما خوب از بعد بصیرتی برام جای سئوال داشت ...

آخه این رفیق ما از پاسداران علاقه مند به امام بوده و هنوزم به امام ارادت داره و تو ماجرای توهین به امام کلی راهپیمایی کرد و ناراحت بود ...

خیلی هم ولایتیه و به مقام معظم رهبر ی عشق می ورزه ...

تازه فهمیدم که خیلی چیزا دور و بر ما خط کش اندازه گیری و قالب بندی نداره ...

یعنی آدم می تونه هم علاقه مند به امام باشه و هم علاقه مند به آقا باشه و هم منتظری و بعد هم گاهی حرفای رسانه های بیگانگان رو بزنه ...

به این دوستم می گفتم واقعا سئوالم اینه که برادر بزرگوار مگه منتظری رو نمیشناسی ؟!!

می گفت چرا میشناسم برای اینکه میشناسم گریه می کنم و اینو می گم ...

می نگفتم مگه نمی دونی که ایشون آدم ساده لوحی بود (از نظر امام) و برخورد امام رو با ایشون نمیدونی ؟!

می گفت چرا می دونم ...

عرض می کردم پس چطوری میشه ادم هم امام رو قبول داشته باشه و هم خلاف فرمایش ایشون عمل کنه ؟!!

می گفت ببین من مقلد اماممو همه عشقم امامه  اما خوب منتظری قائم مقام امام بوده و من و همسرم پیش او عقد کردیم لذا به ایشون علاقه دارم ...

می گفتم چطوری بهش علاقه مند شدی ؟ معجره ای چیزی دیدی از ایشون که اینقدر محکم بهش علاقه داری و پایبندی بهش ؟! می گفت قائم مقام امام بوده ...

می گفتم چون علاقه داری باید بگی مرگش مشکوکه ؟!!!عجیبه اااا. و ادامه دادم  برادر جان کی ایشون رو قائم مقام کرده ؟!

می گفت امام خمینی عشق همه ما ....

می گفتم خوب همین امام هم ایشون رو عزل کرده خوب ....

می گفت به هر حال من نمی تونم بپذیرم ....

برام جالب بود این نوع استدلال ....

گاهی آدم از صاحب عزا بیشتر گرفتار عزاداری میشه و اشکش بیشتر از صاحب خونه است ....

در همین زمینه و این نوع بصیرت یاد یه خاطره جالبی از یکی از علماء افتادم که می فرمودند: سالها تو یکی از مساجد یکی از محلات آذری نشین تهران امام جماعت بودم و حدود 30 سال با مردم اون منطقه زندگی می کردم ....

تقریبا مردم از من تقلید می کردند و احترام خاصی برام قائل بودند ....          

وقتی تصاویر قمه زنی در روز عاشورا رو بهم نشون دادند و برام مسجل شد که قمه زنی وهن مذهبه و بیرون مرزها و داخل کشور چه نگاهی نسبت به این کار هست ....

صبح عاشورا رفتم دم مسجد و به مردم گفتم جمع شید کارتون دارم ...

هنوز کسی قمه زنی رو شروع نکرده بود ...

گفتم چند ساله من اینجا نماز میخونم ؟!

گفتند بیش از 30 سال ...

گفتم شما منو چطوری میدونید ؟

گفتند یه پدر ... یه عزیز ... یه مرجع دینی و ....

گفتم بیاید به حرمت این 30 سال به حرف من گوش بدین و به خاطر سید الشهدا و آّروی سید الشهداء امروز قمه نزنید و آبروی شیعه رو نبرید ...

یکی از این جمعیت که آدم مشتی و لوتی بود با یه شور و حرارتی گفت :

ببین آشیخ یه عمره که مقلد توایم و هر چی گفتی ، گفتیم چشم ...

حالام نوکرتیم ....

ما همه حکمات رو اجرا کردیم این یه حکم رو ببخش به ما ...

ارادت ما به امام حسین اونقدر زیاده که اگه الان خود امام حسینم بیاد و بگه قمه نزنید ما می خوایم قمه بزنیم و این از ارادت ماست .....

 

نتیجه اینکه : گاهی علاقه ما در یه موضوع اونقدر کور کورانه است که برای توجیه این علاقه هر کاری می کنیم و هر حرفی می زنیم و هیچ منطقی رو هم قبول نداریم ....و توجیه هم نمیشیم چون نمی خوایم توجیه بشیم .




موضوع مطلب : فوتمنتظریتا بصیرتخواص...(اندراحوالاتماوولاتمداریمان....)
موضوعات
پیوندها
امکانات جانبی

بازدید امروز: 13
بازدید دیروز: 6
کل بازدیدها: 320800